انعکاس آیینه شماره 399
صدور بیانیه مشکلی را حل نمیکند
باید پاسخگو بود
در 35 سال اخیر چه بسیار از افرادی که به اتهام دزدی و سوء استفاده از بیتالمال و یا سرقت چند مرغ و جوجه، مبلغی ناچیز، مقداری سیم برق، تعدادی شیرآلات ساختمانهای عمومی، ضایعات فلزی پروژهای عمرانی و یا بردن کفشهای کهنه جلوی بعضی از مراسم دستگیر، محاکمه و زندانی شدهاند و یا کارگران و کارمندانی به علت تخلف از قانون توبیخ، منتظر خدمت و گاه از محل کار اخراج شدهاند. اکنون جای تقدیر و سپاس است که قوهقضاییه عملکرد معاون رییس جمهور در دورهای از مدیریتش را مورد رسیدگی قرار داده و پس از محاکمه و طی مراحل قانونی وی را به زندان و رد مال و جزای نقدی محکوم نموده است. در این چند روز در خبرها آمده بود:
«محمدرضا رحیمی معاون اول دولت محمود احمدی نژاد با رای شعبه 11 دیوان عالی کشور به پنج سال و 91 روز حبس و پرداخت دو میلیارد و 850 میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم شد. به گزارش ایسنا پرونده رحیمی بدوا” در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد که هیات قضایی این شعبه او را به 15 سال حبس، پرداخت دو میلیارد و 850 میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم کرده بود ولی با اعتراضی که به رای شد پرونده به شعبه 11 دیوان عالی کشور رفت و این شعبه با تایید مجازاتهای رد مال و جزای نقدی، 10 سال از مجازات حبس معاون اول دولت احمدینژاد را کاهش داده است. احکام صادره از سوی دیوان عالی کشور قطعی و لازم الاجرا میباشد. پرونده رحیمی پس از اعلام نظر دیوان عالی کشور به شعبه بدوی صادر کننده رای ارجاع شده است. بر اساس این گزارش پس از مطرح شدن نام محمدرضا رحیمی در ارتباط با پرونده اختلاس از بیمه ایران، سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری 12 اسفند 92 در پاسخ به سؤالی درباره صدور قرار مجرمیت یکی از مسئولان دولت سابق در پروندههای بیمه و ارز و وجود 25 یا 29 عنوان اتهامی برای او گفت که اصل موضوع صحیح است و قرار مجرمیت برای این فرد صادر شده است. محسنی اژهای در نشست خبری دوشنبه 10 شهریور ماه 93 از صدور رای شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران درباره محمدرضا رحیمی خبر داد و با تاکید بر اینکه قبل از قطعیت نمیتوان جزییات حکم را بیان کرد گفت که حکم صادره شامل مجازاتهای حبس و جزای نقدی است.»1
گرچه انسان نباید و نمیتواند از زندانی شدن فردی خوشحال باشد و اظهار شادمانی کند اما این امور باید درس عبرتی برای همه مدیران و مسئولان باشد. قوای نظارتی و سازمانها و نهادهای ذی ربط از جمله قوه قضاییه به یقین میدانند هر چقدر به پرونده مفسدان اقتصادی و رانتخواران و سوء استفادهکنندگان از مقام و منصب با عنایت و توجه بیشتر رسیدگی گردد مردم به همان نسبت امیدوارتر خواهند بود. بررسی سخنان و اظهارات محمدرضا رحیمی نشانگر این است که نه تنها در زمان احمدینژاد مجیز گویی میکرده بلکه در دوران استانداری کردستان در این زمینه گوی سبقت را ربوده بود. رحیمی در زمان استانداری کردستان درباره رییسجمهور وقت هاشمی رفسنجانی مینویسد:
«مهماننوازی مردم کردستان در استقبال از رئیس جمهوری محبوبشان فراتر از روال طبیعی و به شکل افسانهای تجلی میکند. آقای هاشمی را محبوبی میپندارند که تنها یار نیست، یاور نیز هست. او را جانانه کرمپیشهای میانگارند که از کنعان انقلاب به مصر کردستان قدم میگذارد، عاشقانه عزیزش میدارند و با تمام هستی خریدار محبتش میگردند. اوج زیبایی این دلدادگی در حرکت غرورآفرین آن پیرزن سقزی تجلی میکند که با تمام داراییاش که در یک رأس بز خلاصه میشود، در صف خریداران یوسف انقلاب اسلامی قرار میگیرد و اشک شوق از چشمان آقای هاشمی جاری میسازد. حیرت و اعجاب و ناتوانی ما در ترسیم آن عظمتها از همین جا ناشی میشود. پیرمردی مریوانی خطاب به رئیس جمهوری محبوب خود در حالی که گریه امانش نمیدهد، میگوید: اگر فرزندی داشتم، ذبیح مقدمت میکردم!!. چند سال بعد محمدرضا رحیمی در تاریخ 17/3/1385 در جلسهای با حضور دکتر احمدینژاد از قول یکیاز مسلمانان سوریه میگوید: اگر بنا بود بعد از پیامبر اسلام(ص) پیامبری بیاید آن احمدینژاد بود.»2
رعایت احترام دیگران و حفظ کرامت اشخاص از جمله روسا، مدیران و عموم مردم لازم و از دستورات دینی است اما پیامبر گرامی اسلام (ص) در مورد افرادی که تعریف و تجمید بی جا مینمایند و یا تملق میگویند میفرماید:
«احثوا التراب فی وجوه المداحین، بر چهره ستایشگران و مجیزگویان خاک بپاشید»3
«عوام یهودی و مسیحی، که در قرآن و روایات مذمت شدهاند، از آن رو بودهاست که عالمان و عابدان (احبار و رهبان) را جانشین برهان (سخن خداوند) ساخته بودند و هر چه آنان میگفتند، اینان به گوش میگرفتند. منطق عوام این است که پیشوایان ما بیشتر از ما میدانند و بهتر از ما میفهمند، پس چه جای چون و چرا، صوفیه نیز با برقراری رابطه مرید و مرادی، همین منطق را داشتند و میگفتند مرید در برابر مراد، باید تسلیم محض باشد و مانند مردهای در میان دستان مرده شور. آموزههای اسلامی بر این منطق خط بطلان کشیده و چه فراوان روایاتی در اینباره هست. حضرت امیرالمومنین(ع) به کسی که در جنگ جمل سرگردان شده بود و نمیتوانست باور کند که عائشه و طلحه و زبیر در اشتباهند، فرمود:«حق و باطل به بزرگی مردان معلوم نمیشود. حق را بشناس تا اهل حق را بشناسی و باطل را بشناس تا اهل باطل را بشناسی». این حدیث را با طلا باید نوشت بلکه بر آفتاب باید نوشت. مظلومتر از علی(ع) آموزههای مهجور آن حضرت است که یا گفته نشده و یا شنیده نشده یا نیوشیده نشده است. طه حسین پس از نقل این حدیث میگوید: از آن هنگام که وحی خاموش شد و پیامی از آسمان نیامد، سخنی شگفتانگیزتر از این سخن گفته نشده است.»4
محمدرضا رحیمی روزی جملهای بدین مضمون گفته بود: اگر ثابت شد تخلفی کرده و از بیتالمال سوء استفاده نموده دستش را قطع کنند. حال باید به افکار عمومی پاسخ دهد مردم چگونه میاندیشند آنگاه که مشاهده میکنند مسئول دیوان محاسبات، رییس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، معاون اول رییسجمهور که میبایست بر عملکرد مالی و اداری کلیه وزارتخانهها و نهادها و سازمانهای دولتی نظارت داشته باشد چگونه مرتکب چنین اعمالی شده است؟ چرا عدهای به عناوین مختلف و در جلسات متعدد از وی حمایت مینمودند؟
مردم در انتظارند آیا نام نمایندگانی که برای انتخابات پول از رحیمی دریافت نمودهاند اعلام میگردد؟
جامعه کنونی و آیندگان میپرسند پایان کار پاکترین دولت تاریخ ایران و انقلاب چه بود؟
چرا رییس قوه مجریه کابینه را خط قرمز میخواند؟
دفتر احمدی نژاد که اطلاعیه و بیانیه میدهد جرائم و تخلفات رحیمی مربوط به سالهای قبل از معاونت وی بوده است بر فرض صحت این ادعا مگر این گونه نیست هنگامی که هر کس بخواهد در ساده ترین سمت در موسسهای به کاری اشتغال یابد از چند نهاد و سازمان درباره وی استعلام میشود و تا از سوی دایره گزینش قبول نشود استخدام نخواهد شد بنابراین صدور بیانیهای این چنین، یعنی توجیه رفتارهای دولت نهم و دهم و به سخره گرفتن مردم و بی توجهی به شعور اجتماعی آنها.
چرا محمود احمدینژاد متهمی را در سمت معاون اولی رییسجمهور برگزید؟
چرا به مصوبات مجلس عمل نمیکرد؟
چرا همیشه مدعی بود اسامی مفسدان را دارد و اعلام نمیکرد؟
چرا در مجلس شورای اسلامی صدای ضبط شده غیر قانونی فردی را پخش کرد؟
چرا متهم پرونده کهریزک را بیحد و اندازه حمایت میکرد و او را در سمتهای مهمی به کار گماشت؟
چرا در آخرین روزها و شبهای ریاست جمهوری میلیاردها تومان از بیتالمال برداشت و به حساب شخصی دو نفری واریز نمودند؟
چرا برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل عدهای از اعضای خانواده خود و یاران نزدیکش را با صرف هزینههای کلان به خارج اعزام مینمود؟
چرا مخالفان سیاسیاش را خس و خاشاک مینامید؟
چرا در خرداد سال 88 در مناظرات انتخاباتی به عدهای از کاندیداهای ریاست جمهوری و کسانی که برای برپایی نظام اسلامی تلاش نمودهاند اهانت میکرد؟
چرا آمارهای غیر واقعی ارائه مینمود که باعث انتقاد بعضی از علما و مراجع و تعداد زیادی از کارشناسان و فعالان سیاسی گردید؟
چرا به ناحق از بیتالمال تعداد زیادی که شرایط لازم را نداشتند بورسیه شدند؟
پاسخ وی در برابر این همه ارتشا، فساد اقتصادی، اختلاس و نحوه واردات و هزینه کردن بیش از 700 میلیارد دلار درآمد نفتی دوران 8 ساله دولت نهم و دهم چیست؟
چرا رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه اتهامات رحیمی را توطئهچینی و شایعه پراکنی و سیاهنمایی و بیتقوایی میخواند؟
مردم امیدوارند نه تنها قوه قضاییه و نهادهای نظارتی و دادگستری در هر دوره و زمان به پرونده آقازادگان متخلف از هر صنف و دسته و مدیران و مسئولان اجرایی نالایق و سوء استفاده کننده از هر گروه و حزب و انجمنی که باشند رسیدگی و حکم عادلانه صادر نمایند، بلکه پیرامون عملکرد 8 ساله رییس دولت نهم و دهم نیز تحقیقات لازم بنمایند و نتیجه را به اطلاع عموم مردم بویژه افرادی برسانند که در خرداد 92 به ادامه سیاستهای محمود احمدینژاد رای منفی دادند.
مدیر مسئول
پی نوشتها:
1- روزنامه ایران 4 /11/93
2- سرمقاله شماره 390 آیینه یزد به نقل از سایت جهان نیوز مورخ 7/3/90
3- «نهجالفصاحه»، ترجمه ابوالقاسم پاینده، شماره 91
4- «شعله بیقرار»، محمد اسفندیاری، چاپ 1384، صفحه 24-23